حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین ملکزاده، استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در هفتمین نشست علمی از سلسله نشستهای سیزدهمین همایش بینالمللی پژوهشهای قرآنی و دومین بخش از این نشست علمی با موضوع «جایگاه حکمت به مفهوم قرآنی در نقشه راه وصول به علوم انسانی اسلامی» که به همت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم روز گذشته،۲۱ دیماه برگزار شد، با اشاره به اینکه با مرور آیات ۲۲ تا ۳۹ سوره اسراء به مصادیق حکمت از منظر قرآن کریم پی میبریم، بیان کرد: در آیه ۲۲ سوره اسراء آمده است: «لَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَخْذُولًا؛ معبود ديگرى با خدا قرار مده تا نكوهيده و وامانده بنشينى.»، در این آیه بر نفی شرک و ثمره عملی و خروجی عملی آن اشاره میشود که انسان در مشکلات نیازمند تکیهگاه و کمک است و اگر برای خداوند شریکی قائل شود، در بزنگاهها دچار انزوا و تنهایی میشود.
وی بیان کرد: خداوند در آیه ۲۳ سوره اسراء میفرماید: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا؛ و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر خود احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها حتى اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.»، این آیه بر مسئله توحید و احسان به والدین تأکید میکند.
مصادیق حکمت در قرآن
ملکزاده با اشاره به اینکه مصادیق مختلف حکمت در آیات ۲۲ تا ۳۹ سوره اسراء بیان شده است، اظهار کرد: براساس این آیات مصادیق حکمت عبارتاند از انسان باید از منابعی که در اختیار دارد به خوبی بهرهمند شود، حق خویشاوند و مستمند را بدهد و از ولخرجی و اسراف پرهیز کند، خداوند به حال بندگانش بیناست، همواره در راههای ناپسند و بد قدم نگذارید، نفسی را که خداوند حرام کرده است جز به حق نکشید و رهکس مظلوم کشته شود به سرپرستی او قدرتی از سمت خداوند اعطا میشود زیرا او یاری شده است، به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک مشوید، چیزی را که بدان علم نداری دنبال نکنیذ زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهد شد.
وی تصریح کرد: خداوند در آیه ۳۹ سوره اسراء میفرماید: «ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا؛ اين سفارشها از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى كرده است و با خداى يگانه معبودى ديگر قرار مده و گرنه حسرتزده و مطرود در جهنم افكنده خواهى شد.»، براساس این آیه تمام موارد فوق از حکمتهای پروردگار است که به انسان عطا میکند.
ملکزاده با اشاره به اینکه تا آیات ۱۲ سوره لقمان نیز ناظر به مصادیق حکمت است، اظهار کرد: قرآن کریم لقمان را بهعنوان یک انسان برگزیده از سمت خدا که به او حکمت داده شد، معرفی میکند و بر این امر تأکید میکند که لقمان پیامبر نبود اما انسان لایقی بوده است که از سمت خداوند صاحب حکمت شده است.
وی با اشاره به آیه ۱۲ سوره لقمان، ادامه داد: در آیه شریف «وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ» عبارت «أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ» بیانگر آن است که چون حکمت به لقمان داده شد باید شکر آن را به جا آورد و نباید کفران نعمت کند که نشان میدهد وجه شبات این آیه با آیه ۲۲ سوره اسراء تأکید بر «نفی شرک» است.
ملکزاده ضمن قرائت آیات ۱۳ تا ۱۵ سوره لقمان تصریح کرد: براساس این آیات مصادیق حکمت عبارتاند از به والدین خود احسان کنید و شکرگزار آنان باشید، آن چیزی که به آن علم ندارید مورد پرستش قرار ندهید و از آن فرمان نبرید و راه کسی را پیروی کنید که توبهکنان به سوی من بازمیگردد.
ملکزاده گفت: در آیه ۱۶ سوره لقمان آمده است: «يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ؛ اى پسرک من اگر عمل تو هموزن دانه خردلى و در تخته سنگى يا در آسمانها يا در زمين باشد خدا آن را مى آورد كه خدا بس دقيق و آگاه است.»، این آیه بیانگر مسئله دوری از غرور و تکبر است و در آیات ۱۷ و ۱۸ همین سوره بر این امر که خداوند خودپسندان را دوست ندارد تأکید میشود.
وی ادامه داد: خداوند در آیه ۱۹ سوره لقمان مبنی بر «وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ؛ و در راه رفتن خود ميانه رو باش و صدايت را آهسته ساز كه بدترين آوازها بانگ خران است.»، بر این امر تأکید میکند که در مسیر زندگی اهل اعتدال و میانهرو باشید و این یکی از مصادیق حکمت است.
خداوند؛ حکیم علیالاطلاق
استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با اشاره به نکات استخراجی از مجموعه آیات مطرح شده، افزود: با استناد به این دو دسته از آیات سوره اسراء و لقمان میتوان گفت، حکیم حقیقی حامل و علیالاطلاق خداوند است، اصل حکمت از جانب خداست، خداوند حکمت را به انسان اعطا میکند، حکمت همتای کتاب الهی و منشأ خیر فراوان است همچنین یکی از خصوصیات انسانهای برگزیده همچون پیامبران(ع) و شخصیتهایی مانند لقمان، داشتن حکمت و یکی از وظایف پیامبران تعالیم حکمت به مسلمانان است.
وی ادامه داد: حکمت حامل تعلیم و تعقل است، فراگیری حکمت اختصاصی به مردان ندارد و به شکل خاص در قرآن تأکید شده است که زنان به حکمت بپردازند، اعطای حکمت از خداوند به انسان به دو شکل انجام میگیرد، مستقیم و بهواسطه پیامبران.
استاد حوزه علمیه قم گفت: از ظاهر برخی آیات و رویات استناد میشود که ممکن است بخشی از حکمت در اختیار انسانهای غیر الهی و مشرک هم باشد ولی در هر صورت حکمت از هر طریقی و از سوی هر شخصی به انسان اعطا شود، گمشده مؤمن و منشأ خیر کثیر و برکت است، در تأیید این سخن در حکمت ۷۹ نهجالبلاغه آمده است: «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ؛ فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ الْمُنَافِقِ، فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ الْمُؤْمِنِ؛ حكمت را در هر جا كه باشد فراگير كه گاه در سينه منافق باشد و در آنجا آرام نگيرد تا بيرون آيد و با همانندان خود در سينه مؤمن جاى گيرد.»
وی تصریح کرد: در تأکید بر اهمیت و ارزش حکمت و علم در حکمت ۸۰ نهجالبلاغه نیز آمده است: «الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ؛ حكمت گمشده مؤمن است، پس حكمت را فراگير، هر چند، از زبان منافقان باشد.»، این روایات ناظر به این است که حکمت الزاماً در محضر و نزد مشرک و منافق وجود ندارد اما اگر بود شما باید از آنها اخذ کنید.
ملکزاده گفت: حکمت به مفهوم قرآنی علاوه بر توحید در عبادت و عبودیت و پرهیز از شرک بیشتر ناظر به مباحث مرتبط با امور ساماندهی زندگی است و مجموعهای از احکام و ارشادات عملی، اخلاقی و اجتماعی را دربرمیگیرد که وجود آن در هدایت انسان به کمال حقیقی و سعادت اخروی الزامی است.
حکمت؛ معرفتی که بر جنبه عملی تأکید میکند
استاد خارج فقه و اصول گفت: مجموعه این ادله که علم و حکمت در کنار یکدیگر قرار میگیرد بدان معناست که حکمت معرفتی است که بر جنبه عمل تأکید دارد، درواقع حکمت یک نوع معرفتی است که در وجود انسان مینشیند و درونی میشود و در حقیقت یک نوع فهم و شناخت و شهود است و از این حیث به فقه و فقاهت نزدیک میشود.
وی تصریح کرد: ممکن است کسی روای روایات و حافظ قرآن باشد اما فهم قرآن و حدیث را نداشته باشد و لذا در قرآن کریم تأکید میشود که بالاتر از حفظ کردن، باید قائل به درایت و فهم قرآن و دین شد و حقیقت دین را درک کرد.
استاد خارج فقه و اصول با اشاره به اینکه حکمت انسان را به شناخت و درکی میرساند که براساس این درک متوجه میشود در هر موقعیتی باید مواضع فکری و عقلی او چگونه باشد، یادآور شد: فقه دین صرفاً ناظر به حفظ اصول اخلاقی و دینی نیست و انسان باید دین را فهم کند تا در مواجهه با شبهات دچار تحیر نشود و در هر شرایطی بتواند تدبیر و موضع دین و قرآن را استنباط کند.
ملکزاده با اشاره به اینکه در طول تاریخ بسیاری از اندیشمندان، از حکمت به عنوان فلسفه یاد کردند، بیان کرد: اگر حکمت را بهعنوان فلسفه بپذیریم، فلسفه از مبانی علوم انسانی اسلامی فاصله میگیرد اما اگر حکمت را در پرتو قرآن بشناسیم، به علوم انسانی اسلامی نزدیکتر خواهیم شد.
وی با اشاره به تقسیمبندی علوم و معارف اسلامی به زیربنایی و روبنایی گفت: علوم و معارف زیربنایی به دو بخش علم الادیان و علمالابدان تقسیمبندی میشود، علمالادیان هم به دو بخش جنبه نظری و عملی تقسیم میشود که جنبه نظری آن به گفته بسیاری از اندیشوران حوزوی فقه اکبر و عقلانیت دینی است که مجموعهای از امور اعم از معرفت شناسی، هستی شناسی، خداشناسی، انسانشناسی، فرجامشناسی و راهشناسی را شامل میشود.
ملکزاده تصریح کرد: اگر حکمت را به معنای فلسفه بپذیریم، حکمت در بخش نظری علمالادیان متوقف خواهد شد اما اگر حکمت را از پرتو قرآن بنگریم وارد جنبه عملی خواهیم شد که به دو بخش فقه مصطلح(علم عالم به احکام شریعه) و اخلاق و سنت قائمه تقسیمبندی میشود در نتیجه این مسائل فقه مضاف به تعاملات و مناسبات اجتماعی شکل میگیرد که امروزه در عرصههای مختلفی بروز و ظهور پیدا کردهاست.
نظامسازی اسلامی چگونه شکل میگیرد
وی با بیان اینکه پس از شکلگیری فقه مضاف به تعاملات اجتماعی، به نظامسازی اسلامی و اخلاق میرسیم، ادامه داد: منظور از نظامسازی اسلامی، آن است که بهطور مثال نظام اقتصادی اسلام یعنی خطوط کلان اندیشه اسلامی در باب اقتصاد شکل بگیرد.
ملکزاده تصریح کرد: پس از اینکه نظام اقتصادی اسلام ساخته شد باید به سراغ علم اقتصاد اسلامی رفت که علم نقلی نیست لذا هم از منابع نقلی استفاده میشود و هم از عقل و تجربه و روش عقلا باید بهرهمند شد و مجموعه آنها گرد هم میآیند و علم اقتصاد اسلامی شکل میگیرد، سپس مورد آزمون و خطا قرار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه در این نقشهای که برای وصول علوم انسانی اسلامی ترسیم میکنیم حکمت از آنجا که فهم ناظر به عمل است، نزدیکترین پیوند را با نظامسازی اسلامی برقرار میکند، افزود: ما به دنبال علوم انسانی نقلی نیستیم بلکه دنبال تولید علوم انسانی اسلامی هستیم و این مسئله بدانمعنا نیست که صرفاً آیات و روایات را فراروی خود بگذاریم و از آن مطلب به دست آوریم.
استاد خارج فقه و اصول گفت: برخی معتقدند علم و جامعه باهم قوام پیدا میکند و مبتنی بر این رأی به وجود آمدن علم اجتماعی وابسته به وجود بستر اجتماعی لازم است و علم اجتماعی اسلامی هم منوط به شکلگیری مدینه اسلامی است.
ملکزاده تصریح کرد: در واقع این دسته از افراد معتقدند نخست باید عالمی با نظام اسلامی و غایات اسلامی ساخته شود تا آنگاه بتوان از علوم اجتماعی و اسلامی سخن گفت. ما بر این باور هستیم که در چارچوبهای اسلامی، به تولید علم میپردازیم و اگر هم قرار هست این علوم به مرحله عملی برسد و مورد آزمون و خطا بگیرد، بازهم جنبه نظری آن موردنظرمان است اما مراد آنان با این امر مغایرت دارد.
وی بیان کرد: منظور از علم در کلام این اندیشمندان که به گفته آنان پس از شکلگیری نظام اسلامی و مناسبات اجتماعی اسلامی به وجود میآید، علم بومی مسلمانان است که در بستر جامعه اسلامی شکل میگیرد و شاید با مسامحه بتوان این دیدگاه را از جهاتی شبیه بخشی از دیدگاه شهید صدر تلقی کرد. علم بومی بعنی هرجامعه بواسطه اقتضائاتی که دارد علم مخصوص و ویژه جامعه خود را داراست.
یادآور میشود، بخش اول نشست علمی «جایگاه حکمت به مفهوم قرآنی در نقشه راه وصول علوم انسانی اسلامی» با سخنرانی آیتالله محمدحسین ملکزاده، استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم پیش از این برگزار شد.